سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دریااااااااااااااااااا

از هم آمدی تو بر سر راهم

آی "عشق" میکنی دوباره گمراهم

دردا; من جوانی را به سر کردم،

 تنها از دیار خود سفرکردم

دیریست قلب من از عاشقی سیر است

خسته از صدای زنجیر است

دریا اولین عشق مرا بردی

دنیا دم به دم مرا تو آزردی

دریا سرنوشتم را به یاد آور

دنیا سر گذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در غربت دریا

بی نشان وبی هم آوازم

میروم شبها به ساحل ها تا بیابم خلوت دل را

روی موج خسته دریا مینویسم اوج غمها را .....






Darya



                           متن آهنگ دریا از نیما چهرازی





[ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 1:18 عصر ] [ سارا ]

این نیزمیگذرد

ه وقتا?? حالو حوصله ه?چ?و ندار?

تو خودت?

داغون?

درد دار?

سخت? م?کش?

اما نبا?د کم ب?ار?

ا?ن زندگ? دوزار ارزش غم خوردنو نداره

ا?نو بدون ، ا?ن ن?ز میگذرد....









[ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 1:17 عصر ] [ سارا ]

یه حس قشنگ







چه حس قشنگیه وقتی میشی محرم دل یکی

یکی که بهش اعتماد داری

بهت اعتماد داره

از دلتنگی هاش برات میگه

از دلتنگی هات براش میگی

آروم میشه

آروم میشی

حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه



[ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 1:16 عصر ] [ سارا ]

هیاهو

 بی خیال تمام هیاهوی اطراف

بر ساحل زندگی قدم می زنم

بی خیال فکر تو

دنیای خود را نقاشی می کنم

بی خیال تمام آنچه باید باشد

نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم

بی خیال همه رفت ها

به داشته های خود دل می بندم

اما

بگذار قدم بزنم...

قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی

این روزها...

غروب عشق برای من

حیات دوباره خورشید

در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!

نسیم دریا بر لبانم می نشیند

با خود می اندیشم

گویا

عشق در همین حوالی ست...

و باز می گویم

شاید

تا غروب عشق

نیمروزی باقی ست...



برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید







[ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 1:11 عصر ] [ سارا ]