مردم مردای قدیم
خودت قضاوت کن
دخـــــــــتر که باشی هــــزار بار هم که بگـــــوید:
دوســــــتت دارد!
باز هم خــــــواهی پرســــید:
دوســــــــتم داری؟
و ته دلت همیشــــــه خواهــد لــرزید!
دخـــــــــتر که باشـــــی هر چقـــدر هم که زیبا باشـــــی
نگــــران زیـــباترهایی میشـــوی که شـــاید عاشــــقش شوند!
هروقــــت که صـــــدایت میکند: خـــوشـــــــــــگلم
خـــــدا را شکر میکــــنی که در چشــــمان او زیبـــــایی!
دست خــــــودت نیســــت...
دخـــــــتر که باشـــی همه ی دیوانگـــــــــــی های عالم را بلـــدی...
ببین آقا پسر. . . .
یه قانونی هست که میگه: تو هر چقدر هم تو زندگیت محکم باشی به یه نفر نیاز داری. . . . یکی که صبح موقع رفتن سرکار کمک کنه کتت رو بپوشی! یکی که تا برگشتنت گرسنه بمونه تا شام رو با هم بخورید! یکی که نصفه شب روت پتو بندازه! یه "زن" زن به خاطر طبیعتش ضعیفه...
اما در مقابل سختیا بیشتر از یه مرد تحمل داره... تنها چیزی که زن رو از پا در میاره تو خالی از آب در اومدن مردشه... به سلامتی اون دخترایی که وقتی باهات میان بیرون خودشونن!
همونایی که یه خروار آرایش نمیکنن چون خودشونو قبول دارن! همونایی که مدل ماشینت یا داشتن ماشینت براشون مهم نیس! چون خودتو میخوان نه چیز دیگه ای...! همونایی که کتونی میپوشن چون براشون اختلاف قدشون باهات مهم نیس! همونایی که انقده شعورشون میرسه میس نندازن و گدایی شارژ نکنن! همونایی که کلاس الکی نمیزارن...! نقش نمیخوان بازی کنن...! آره!همین دخترا که حتی اگه خیلیم کم باشن اما بازم دخترایی هستن که خیلی ارزش دارن!!! کــور باش بانــو !
نگاه که می کنی ؛ می گویند : نخ داد ... عبوس باش بانــو ! لبخند که میزنی ؛ می گویند : پا داد ... لال باش بانــو ! حرف که می زنی ؛ می گویند : جلوه فروخت زهرا ، دشمن رو تیربارون کن نه حیفه خوشگله دلم نمیاد بکشمش ، نوموخام لیلا ، اون پسرو بمبارون کن شبیه بی افمه نمیتونم بکشمش ماندانا ، تفنگها رو پر کن باشه وایسا موهامو درست کنم نیلوفر ، خشابها رو بیار اه یه سوسک داره رو خشابها راه میره بتول ، اون پسره رو بکش وای نه نمیتونم خون ببینم ندا هفت تیرا رو پر کن اه دیدین چی شد ؟ ناخنم شکست زن جنس عجیـــــبی ست
چشم هایش را که می بنـــــدی ؛ دید دلــــش بیشتر میشود ! دلش را که میشــــکنی ؛ … بـــــاران لطافت از چشم هایش سرازیــــــر، انگـــــار درست شده تا روی عشــــق را کــــــم کند ! دختر تنها ! از تنهایی خسته شده بود از طرفی دوست داشت هر چه زودتر ازدوج کنه برای همین از دوستش خواست راهنمایی اش کنه
دوستش میگه : من هم تنهام ، بیا با هم بریم کوه ، چون شنیدم خیلی از مردهای آماده ازدواج و تنها برای پیدا کردن زن میرن کوه ... اون دو تا میرن کوه در بالای یه صخره کوه جایی که اون دو تا هیچ کسی رو نمی بینن تصمیم می گیرن داد بزنن و حرف دلشون رو به کوه بگن : - با من ازدواج می کنی ؟ . . . . و بعدش شنیدن …… بـــــــــــــــــــا مـــــــــــــــــــــــــن ازدواج مـــــــــ?کنـــــــــــــ?؟ . بــــــا مــــــــــن ازدواج مـــــــ?کنـــــــــــ?؟ . بـــا مــــــن ازدواج مــــ?کنـــــــ?؟ . بـا مــــن ازدواج مـــ?کنــ?؟ . با من ازدواج م?کن?؟ یه نگاهی به هم انداختند لپ هاشون گل انداخته بود چون آمادگ? پذیرفتن ا?ن همه خواستگارو با هم نداشتم در حالی که از صخره پایین می اومدن گفتند نه ما می خواهیم درس بخونیم ....
جسارت می خواهـ? ؛ نز?ی? شد?? به اف?ار ?خترے ، که روزها ... مردانه با زنـدگے می جنگـ?! اما شب ها ... ...بالشش از هق هق های ???ـترانـہ ??ـیس است.. [
اولین بار....
اگه یه دختر برای اولین بار تو تمام دوران زندگیش
دست کسی رو جز پدر و برادراش گرفت. اگه برای اولین بار کلمه دوستت دارم رو به کسی گفت. اگه برای اولین بار به کسی اعتماد کرد. اگه برای اولین بار بخاطر "تو" پاگذاشت رو غرورش.اگه برای اولین بار طعم بوسه رو حس کرد…. قسم به وجدانت قدر همه ی این"اولی"ها رو بدون! اون "فقط به خاطر تو" این کارها رو انجام می داد!راحت ازش نگذر... [ یکشنبه سوم آذر 1392 ] [ 10:7 ] [ مسعود ] [ آرشیو نظرات ]
سلامتی همه دخترای با محبت ♥
سلامتی همه دخترای با محبت ♥
در اول?ن صبح عروس? ، زن و شوهر توافق کردند که در را بر رو? ه?چکس باز نکنند. ابتدا پدر و مادر پسر آمدند.زن و شوهر نگاه? به همد?گر انداختند، اما چون از قبل توافق کرده بودند ، ه?چکدام در را باز نکرد. ساعت? بعد پدر و مادر دخترآمدند.زن و شوهر نگاه? به همد?گرانداختند. اشک در چشمان زن جمع شده بود و در ا?ن حال گفت: نم? تونم بب?نم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم. شوهر چ?ز? نگفت ، و در را برو?شان گشود اما ا?ن موضوع را پ?ش خودش نگه داشت. سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد.پنجم?ن فرزندشان دختر بود. برا? تولدا?ن فرزند ، پدر بس?ار شاد? کرد و چند گوسفند را سر بر?د و م?همان? مفصل? داد. مردم متعجبانه از او پرس?دند:علت ا?نهمه شاد? وم?همان? دادن چ?ست ؟ مرد بسادگ? جواب داد: چون ا?ن همون کس?ه که در را برو?م باز م?کنه! سلامتی دختری که عاشق پاهای پیاده عشقش بود چون ماشین نداشت سلامتی دختری که با عشقش رفت رستوران دونگه غذا شو داد تا جیب عشقش خالی نشه سلامتی دختری که اگه هر جا بدونه عشقش رفت جای خالی bf شو کنارش حس کرد سلامتی دختری که دنباله ماشین ، ملک پدری و قیافه عشقش نبود سلامتی دختری که در هر شرایطی عشقشو تنها نذاشت سلامتی دختری که عشقشو وسیله ندید برای بازی سلامتی دختری که هیچ وقت miss برای عشقش ننداخت سلامتی دختری که رو عشقش حساس بود سلامتی دختری که با لبخند عشقش دل گرم می شد [
|
!بعضی وقتا واقعا باور می کنم که خوشبخت ترین دختر روی زمین هستم
شما چی؟
خوشــــــــبـــــخـــــتــــــــــــی یـــــــعنــــی
اهــــمــــیت ندهید که دیــگــران
درمورد شما چه فـــــکــــری میکنند…