علی تکتا
متن ترانه بازیای زندگی از علی تکتا
وقتی بازم چشم تو چشمت افتاد
زمان برای من یه لحظه وایستاد
هرچی باید میفهمیدم ، فهمیدم
به بازیای زندگی خندیدم
جالبه که دوباره پیش منی، جالبه که تو فکر برگشتنی
حرفایی که وقتی میرفتی زدم، حالا خودت داری بهم میزنی
می گفتی این عشق عاقبت نداره
می گفتی زندگی فقط یه باره
یه بند ازش برام میگفتی حالا
چی میتونه گریتو بند بیاره
می گفتی که خیلی ازم سرتره، حتی اگه ببازه هم میبره
به جای من با اون پریدی حالا، بگو که اون با کی داره می پره
بلد نبود عشق شو ثابت کنه
فقط میخواست سوال جوابت کنه
من تورو عاشقونه ساخته بودم
چطور دلش اومد خرابت کنه
هزارتا وعده و وعید بهت داد
حتی یه دونش اتفاق نیفتاد
صحیح و سالم تورو از من گرفت ، با یه دل شکسته پس فرستاد
خودم غریبی تو بغل میکنم، تموم مشکلاتو حل می کنم
خودم دوباره دستتو می گیرم، بجای هرکسی برات میمیرم
با دلی که واسه تو بی قراره
به جایی می رسونمت دوباره
تا اونکه خواست چشم تو گریون بشه
از کاری که کرده پشیمون بشه